معنویت و سلامت روان
توجه به بُعد معنوی در تبیین سلامت روانی و حتی جسمانی انسان در سالهای اخیر جایگاه ویژه ای پیدا کرده است. کما اینکه به دلیل ضرورت یافته شده (۵ و ۴) در دو نسخه اخیر دفترچه طبقه بندی تشخیصی و آماریبیماریها اختلالات روانیDSM توجه به بُعد معنوی به شکل جدی جای خود را یافته است و گروه به صورت تخصصی در این جنبه کار می کنند. تحقیقات متعددی بیانگر نقش باورهای معنوی و مذهبی در پیشگیری و درمان اختلالات روانی است. به ویژه در کاهش افسردگی و اضطراب (مرادی و همکاران، ۱۳۸۳) روشهـــای درمانی مبتنی بر معنویت و یا روشهایی که بُعد معنویت انسان را به عنوان موجودی پیچیده در نظر می گیرند تأثیرات مثبت بر کارکردهای روانشناختی افراد حتی افراد بزهکار دارد که این موضوع توسط صاحب نظرانی نظیر ریچاردز برگین وست (۱۹۹۹) مورد تأیید قرار گرفته است.
یکی از تفاوتهای اصلی درمانگران قدیم که بیشتر مبتنی بر دید طبی صِرف کار می کردند و درمانگران جدید که دیدی جامعتر و کل نگر دارند این است که به جز توجه به نیازهای اولیۀ انسان که با حیوانات مشترک است توجه بـه نیازهای عالی او ضروری است. این حرکت را در جنبش سوم روانشناسی به شکل محسوس تر می بینیم؛ بعنوان مثال دیدگاه انسان گرایان نظیر مزلو، فرانکل و حتی گلاسر به عنوان یک واقعیت درمانگر.
پژوهشهای ثنایی و نصیری در ایران (۱۳۷۹) نشان داد که آموزش مفاهیم – مذهبی و شرکت در گروههای درمانی با رویکرد محتوای معنوی تأثیر معناداری در کاهش افسردگی و اضطراب بیماران دارد و در آنها نگرش مثبت نسبت به خود، محیط و آینده ایجاد می کند که همگی از مؤلفه های عزت نفس کارآمد هستند. در دین اسلام مبتنی بر کتاب قرآن کریم راهکارهای متفاوتی برای رسیدن به سلامت روان ارائه شده است. این راهکارها در روشهای شناختی، عاطفی و معنوی و رفتاری قابل توجه و تعمق هستند…..
ادامه دارد